فرستنده : دانش از تهران
**********************************
زخمی بر پهلویم هست روزگار نمک می پاشد و من پیچ و تاب میخورم و همه گمان میکنند که من میرقصم. ( دکتر شریعتی )
فرستنده : 1318***0914
**********************************
بی سبب خود را مرنجان از قضا نتوان گریخت ، نوش جان باید کنی حق در پیالت هرچه ریخت.
فرستنده : دانش از تهران
**********************************
چه تفاوت آشکاری است بین
هوسی که لذتش می رود و پشیمانیش می ماند
و طاعتی که رنجش می رود و پاداش ابدی دارد
**********************************
دنیا گلی است که گلبرگهایش خیالی و خارهایش حقیقی است
**********************************
کوه از بالا نشینی رتبه ای پیدا نکرد / جاده از افتادگی از کوه بالا میرود!
**********************************
جهان باشد دبستان و همه مردم دبستانی / چرا باید شود طفلی ز روز امتحان غافل؟!!