هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن …
به هر حال دارم فراموش می کنم فراموش شدنم را …
.
.
عشق من رفت به تن خاک
طعم شب نیست جز بیداری
ای عکس خندان بشنو از من
خواهمت دید روزگاری
.
.
بس کن ساعت ، دیگر خسته شده ام …
آره من کم آورده ام …خودم میدانم که نیست …
اینقدر با صدایت ، نبودنش را به رخم نکش !
.
.
مقداری طناب در خانه هست …
می آیی تا با هم طناب بازی کنیم یا که گره اش بزنم بر سقف … ؟
.
.
دردهایم در آغوشی مداوا شد که ندانستم وقتی ندارمش بزرگترین دردم میشود !
.
.
دیدی رو پاکت سیگار مینویسن :
“دخانیات ، عامل اصلی سرطان و برای سلامتی زیان اور است ؟”
کاش یکی هم روی کارت پستالهای عاشقونه ی ما مینوشت :
“عشق ، عامل اصلی تنهایی و برای قلب ضرر دارد !”
.
.
هرچه “بادا باد” ؛ “تاس دل” می ریزم …
یا “بـر بـاد” می روم ، یـا “از یـاد”
به بعضی از عزیزان هم باید گفت : بعد از اینکه بازیتون با احساسات من تموم شد بزارینش سر جاش لطفا …
.
.
بچه که بودیم یه سال واقعا یه سال طول میکشید ، بعضی وقتها هم دو سال …
ولی الان یه سال یه ماه بیشتر طول نمیکشه ! دیگه فوق فوقش دو ماه …
.
.
لذتی که در عفو هست دو برابرش در انتقام هست …
.
.
اینایی که رژیم سخت میگیرن ، خودشونو تیکه تیکه میکنن و یک عالمه لاغر میشن
؛ بعد ازشون سوال که میکنی “چیکار کردی انقد لاغر شدی ؟” میگن هیچی
همینطوری …
اینا همونایی هستن که تو مدرسه خر میزدن میگفتن هیچی نخوندیم و بعد از ریشه یابی همونایی هستن که دمپایی توالتو خیس میکنن !!!
.
.
یه بار بغضم ترکید چهارتا زخمی و دهها کشته داد …
بعلهه … یه همچین آدم خون به جگر شده ای هستم من !
.
.
زندگی رویاست ، زندگی خاطرهست ، زندگی آرزوئه ، زندگی شادیه ، زندگی … !
یکی به من بگه چرا زندگی جعفر نیست ، چرا بهرام نیست ، چرا فرشاد نیست ؟؟؟
.
.
از ننه باباهای عزیز خواهش میکنم که دیگه تا اطلاع ثانوی با کودکان خود قهر نکنن …
دیگه به قدر کافی خواننده داریم !
نیستی ببینی بعد رفتنت پشت این عینک آفتابی هوا بد جوری بارونیه …
.
.
باید رفت و این لغت رفتن چقدر سخت است !!!
.
.
از یکی پرسیدند “بالاخره تونستی فراموشش کنی ؟”
جواب داد “آره … تو این سه ماه و نوزده روزی که رفته یه بارم بهش فکر نکردم”
.
.
آنقدر دلم از رفتنت بد شکست که نمیدانم وقتی بیایی کدام تکه اش خوشحال خواهد شد ؟
.
.
تو به تک تک لحظه های من ، یک “بودن” بدهکاری !
.
.
چقدر سخته دلتو بشکونن
غرورتو بشکونن
قولاشونو بشکونن
و تو بخوای حداقل بغضتو سالم نگه داری اما نتونی …
.
.
فردا اگر از راه نمی آمد ، من تا ابد کنار تو می ماندم …
.
.
ﻏﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ﺭﺍ ﺧﯿﺲ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ ، ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻣﯿﺮﺳﻨﺪ …
آخرین تصمیم من دست های تـــــــــو بود !
گرفتم و دور شدم …
.
.
نم نم عشقت را با دریای محبت دیگران عوض نمیکنم حتی اگر در طوفان غمت بمیرم !
.
.
به لطف تو خیاط ماهری شده ام ، جفت چشمانم رو دوخته ام به در تا بیایی ؛ اما نکند آمده ای و من ندیدمت ؟!؟!
.
.
ماه که همیشه پشت ابر نمی ماند
گاهی پشت دستان تو می ماند وقتی گریه می کنی …
.
.
ببین روی زمین افتادم … !
قند خونم رسیده به صفر !
بگو : دوستت دارم !
من به این دروغ شیرین محتاجم …
.
.
حلقه ی بازوانت تنگ تر میشود و من آزادتر گم میشوم میان دنیایی که فقط اندازه ی یک “مــن” جا دارد …
.
.
قند لبانت ؛ نمک گیرم کرد !
نمیدانم فشارم بالاست یا قندم ؟!؟!
.
.
چراغها را خاموش کن ، نور نمی خواهم …
نگاهم که می کنی برق نگاهت من را که هیـــــــــــچ ، تمام شب را مچاله می کند …
بدهکار مهربونی قلب یه زنم که از بچگی صدام کرده پسرم !
.
.
بامش که نه ، اما برفش از همه بیشتر است مرد کارتنِ خواب کنار خیابان …
.
.
رابطه ای که توش التماس باشه …
ساعت ۹ بزارین دم در خونه تا شهرداری ببره …
.
.
خودم معمولا چیزی نمیکشم ولی این قلبم لامصب همیشه تیر میکشه …
.
.
ای دل دیوانه ، بشنو این مرام زندگی ست
او که گریان کرد چشمی را نصیبش خنده نیست
.
.
سبز …
زرد …
قرمز …
وسوسه شده ام کدام سیب را بردارم !
میوه فروش پوزخندی زد و گفت : “تردیـــــد نکـــــن …”
تمام سیب ها تو زردند !!!
.
.
اگه بخوای جوری زندگی کنی که به کسی بدهکار نباشی ، آخرش یه زندگی به خودت بدهکار میشی …
.
.
چه اشتباه بزرگی ، مردن برای کسی که برای خیلی ها کفن پوسانده است …
.
.
ببین پسر …
زندگی من هم تلخ تلخه …
اگه همه ی آدامس هاتم بخرم ، نه کام من شیرین میشه و نه زندگی تو …
.
.
وقتى به یکى تو زندگیت زیاد اهمیت میدى ، اهمیتتو توی زندگیش از دست میدی !!!
به احترام رفتنت ، کلاهی که بر سرم گذاشته ای را بر میدارم …
.
.
یه رابطه هایی مثل ریگ کفش می مونه … اولش سعی میکنی قِلش بدی ته کفشت و باهاش کنار بیای ولی آخرش مجبوری بندازیش بیرون !!!
.
.
بعضی ها “یار” نیستن ، “بارن” …
با رفتنشون آدم سبک میشه …
.
.
نگذاریم هرکسی از راه رسید با ساز دلمون تمرین نوازندگی کنه …
.
.
محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم آنچه را که اسمش را غرور گذاشته ام برایت به زمین بکوبم …
احساس من قیمتی داشت که تو برای پرداخت آن فقیر بودی …
.
.
گاهی احساس میکنی که اگه وقت بذاری و به یه سیب زمینی پخته عشق بورزی بیشتر جواب میده تا به بعضی آدما …
.
.
عمری تلف میکنیم برای کسانی که ارزش ثانیه ای را هم ندارند …
.
.
باید به بعضیا بگی : این شماره ی پینوکیوست زنگ بزن ببین چطوری آدم شده ، شاید تو هم آدم بشی …