غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت / ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت
* * * * * * *
* * * * *
دیدیم ز خوبان جفا پیشه بسی را / مثل تو جفا پیشه ندیدیم کسی را
* * * * * * *
* * * * *
گرچه کردم ذوقها از آشناییهای او / انتقام از من کشید، آخر جداییهای او
* * * * * * *
* * * * *
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست / آنچه البته بجایی نرسد، فریاد است
* * * * * * *
* * * * *
هر که را دیدیم از مجنون و عشقش قصه گفت / کاش می گفتند در این ره، چه بر لیلا
گذشت
* * * * * * *
* * * * *
گفتم چشمم، گفت به راهش می دار
گفتم جگرم، گفت پر آهش می دار
گفتم که دلم، گفت چه داری در دل
گفتم غم تو، گفت نگاهش می دار
* * * * * * *
* * * * *
از بس که شکسته، باز بستم توبه
فریاد همی کند ز دستم توبه
دیروز بتوبه ای شکستم ساغر
و امروز بساغری شکستم، توبه
* * * * * * *
* * * * *
خال مشکین، لب نوشین، بر سیمین، خط سبز
آنچه اسباب نکوئیست مهیاست ترا
نازنینا به گل و سنبل و سرو و مه و مهر
ناز کن ناز که دست از همه بالاست تر
* * * * * * *
* * * * *
یک شب خیال چشم تودیدیم به خواب
ز آن شب دگر، به چشم ندیدیم خواب را
* * * * * * *
* * * * *
گفتمش: زیباترین لبخند چیست؟
گفت: لبخندی که عشق سربلند
وقت مردن بر لب مردان نشاند