غضنفر به عنوان چترباز میره تو نیروی هوایی روز رزمایش بهش میگن وقتی رسیدی پایین دکمه سبزو بزن چتر باز میشه اگه باز نشد دکمه قرمزرو بزن حتما چتر باز میشه بعد که رسیدی پایین یه ماشین هست که تورو میبره پادگان. غضنفر میپره دکمه سبزو میزنه چتر باز نمیشه دکمه قرمزو میزنه بازن چتر باز نمیشه با عصبانیت میگه خوبه حالا ماشین هم نیاد!!!
گردوخاک میره تو چش غضنفر میره چلوی آینه تو چشمش فوت میکنه خانمش میگه دیوونه تو فوت نکن بزار اون فوت کنه.
بچه به باباش میگه چطور هواپیمای به این بزرگی رو میدزدند؟ باباش میگه میزارن بره بالا وقتی کوچیک شد می دزدنش.
معلم : 5 حیوان وحشی رو نام ببر؟
دانش آموز : 3 تا شیر ، 2تا ببر .
به غضنفر میگن بابات چند سالشه ؟ میگه نمیدونم خیلی وقته داریمش!
غضنفر مربی فوتبال میشه ، شماره 10 رو میکشه بیرون دوتا شماره 5 میفرسته تو!!!
غضنفر آلزایمر می گیره ازش می پرسن چه حسی داری؟
میگه : خیلی خوبه از وقتی مریض شدم هر روز با ادمای جدیدی آشنا می شم
غضنفر توی اتوبوس پر جمعیت پیله کرده بود به راننده و در گوش راننده هی حرف می زد. راننده مرتب بهش می گفت: برو بشین سر جات. آخرش مسافرها به راننده می گن: آقای راننده به حرفش گوش کن شاید کاری داره. راننده می گه: نه بابا اومده به من می گه: چپ کن یه کم بخندیم
.
به غضنفر میگن پاشو بیا ولایت بابات مرده-میگه دروغ میگید یه اتفاقی افتاده شما نمیخواین به من بگید.
خوشا اس ام اسی که از تو باشد / درونش ردی از پای تو باشد
در آور کفش و جورابت، بفرما / به روی چشم ما جای تو باشد .!
.
.
.
منم تنها ترین تنهای تنها / و تو زیباترین زیبای دنیا
منم یلدای بی پایان عاشق / تو بودی مرحم زخم شقایق
نگاهت را پرستم ای نگارم / فدای تار مویت هرچه دارم . . .
.
.
.
هرکس ز خدا می طلبد راحت جانی ، من طالب آنم که تو بی غصه بمانی . . .
.
.
.
برای دیدارت زمان را تعیین نمیکنم شاید ساعت حسادت کند و خواب بماند . . .
.
.
.
گر تو گرفتارم کنی / من با گرفتاری خوشم
داروی دردم گر تویی / در اوج بیماری خوشم . . .
.
.
.
از اداره کشاورزی مزاحمت میشم لطفا به محبتی که تو دلم کاشتی رسیدگی کن !
.
.
.
کی ام من؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان!
نه آرامی ، نه امیدی ، نه همدردی نه همراهی
گهی افتان و خیزان چون غباری در بیابانی
گهی خاموش و حیران چون نگاهی بر نظر گاهی . . .
.
.
.
اول به وفا مـــی وصالم در داد / چون مست شدم جـــام جــفا را در داد
پُر آب دو دیده و پُر از آتش دل / خاک ره او شدم به بادم در داد . . .
.
.
.
گفتم دوستت دارم ، نگو نظر لطفته ، چون نظر لطفم نیست ، نظر دلمه !
.
.
.
یارانه محبت هاتو قطع نکن ، من زیر خط فقر مهربونیاتم !
.
.
.
چون زلف توام جانا ، در عین پریشانی / من چشم تو را مانم ، تو اشک مرا مانی
من خاکم و من گردم ، من اشک و من دردم / تو مهری و تو نوری ، تو عشقی و در جانی . . .
.
.
.
تو اگر بی خبر از قلب پریشان منی / با همه بی خبری هم نفس جان منی . . .
.
.
.
چندیست که عشق تحقیر شده است / و هی با کلمات نامربوط تعبیر شده است
گناه ، هوس ، بازیچه / چون قفل به گردنش زنجیر شده است . . .
.
.
.
غصه نخور عزیزم ، دلت تنها نمیشه / هرجای دنیا که باشی ، تو قلبمی همیشه . . .
.
.
.
مردن و گم شدن از ماست نه از فاصله ها / دل از اینهاست که تنهاست نه از فاصله ها
گرچه دیگر همه جا پر ز جدایی شده است / مشکل از طاقت دلهاست نه از فاصله ها . . .
.
.
.
یک نظر در خود بیافکن کیستی / عاشقی، مستی، خماری، چیستی
جام هستی را بزن بر نیستی / هر چه هستی با مرامی بیستی !
.
.
.
باورت گر بشود، گر نشود حرفی نیست
اما نفسم می گیرد درهوایى که نفسهاى تو نیست . . .
.
.
.
ای مهربانم، ازین پس هر شب سراغت را از ماه می گیرم و هر روز به خورشید
می سپارمت تا مبادا به سایه ی غم گرفتار شوی . . .
.
.
.
رسم دنیا فراموشی است، اما تو فراموش نکن کسی درلا به لای زمان به یاد توست . . .
برچسب ها: collection romantic sms Love Sms love sms January New SMS romantic sms romantic teShqvlanh SMS sms angry SMS Centre of Iran sms love and loneliness SMS today sms too new sms Januaryt messages t messages to your lover te the beautiful romantic sms today اس ام اس (پیامک) اس ام اس عاشقی دی اس ام اس عاشقی و تنهایی اس ام اس عشقولانه اس ام اس قهر اس ام اس لاو اس ام اس های عاشقانه جدید اردیبهشت ماه 90 مجموعه اس ام اس های عاشقانه مجموعه کامل اس ام اس های 90 مرکز اس ام اس ایران مسیج جدید مسیج خیلی جدید مسیج دی ماه پیامک امروز پیامک امروز عاشقانه پیامک برای معشوق پیامک زیبای عاشقانه پیامک عاشقانهدلم تنهای تنهاست، دیگه از همه سیره / ولی با همه ی درداش برای تو میمیره . . . _______________
کسی هرگز نمیداند چه سازی میزند فردا / چه می دانی تو از دیروز چه می دانم من از فردا / همین یک لحظه را دریاب که فردا میشوی تنها
_______________
تنهایی ما غمگین است / درد دوری به دلم سنگین است / یاد ایام گذشته به دلم / زنده باد که چقدر رنگین است
_______________
درویش کوچه های تنهاییم، کاسه ی گدایی مرا سکه ی نگاه تو کافیست
_______________
وفای اشک را نازم که در شبهی تنهایی، گشاید بغض هایی را که پنهان در گلو دارم
_______________
سعی کن تنها باشی زیرا تنها بدنیا آمدی و تنها از دنیا خواهی رفت، بگذار عظمت عشق را درک نکنی، زیرا انقدر عطیم است که تو را نابود خواهد کرد
_______________
هر وفت یادت میافتم صد آه میکشم / تنهایی حق من است بار گناه میکشم / گناهم این است چرا نگفتم حرف دلم را / که شخص دیگری آید ببرد گلم را
_______________
برایم زندان ساختی با این بی وفایی / خسته ام از این زندان از این تنهایی / حسرت به دل ماندم که روزی بیاید / که دهد مرا از این زندان رهایی
_______________
دیر گاهیست که تنها بودم / قصه ی غربت صحرا بودم / وسعت درد فقط سهم من است / باز هم قسمت غم ها بودم
_______________
وقتی اشکهایم بر روی زمین ریخت تو هرگز ندیدی که چگونه میگریم، تو دلم را با بی کسی تنها گذاشتی و چشمانم را به انتظار نگاهت گریان گذاشتی
_______________
منم تنهاترین تنهای تنها / اسمتو مینویسم روی شن ها / باد میاد اسمتو پاک میکنه / کارم شده در این صحرای غمها
خصوصیات جنس مذکر :
این مرد ، مرد ایده آل خانمهاست زیرا :
-
پرتلاش و نان آور است :فقط کافیست از او بخواهید کار کند ، شما مشاهده
خواهید کرد که 24 ساعت برای او کم است و ایشان نمونه کاملی از یک کارگر
مضاعف می باشند .
- شما میتوانید فرزندی به شکل لئوناردو دی کاپریو از او بخواهید ، او برایتان جعل میکند .
-
دست و دلباز است و حاضر است تمام درآمد خود را وقف شما کند و تنها چیزی که
از شما میخواهد چند تیکه چوب است برای استفاده در موارد زیر : قاشق و
چنگال ، بالش ، تشک !! پتو !!! نیمکت ، گرم کن ، بادبزن و ...
-
ایشون کاملا" روشن فکر است و اصلا" محدود نیست و شما میتوانید هر کار
خواستید انجام دهید . او ایرادات شما را نمیبیند یا اگر هم ببیند ریز
میبیند .
-
بدبین نیست ، خوش بین هم نیست . گیر نمیدهد ، رگ غیرتش ورم نمیکند ، سرخ
نمیشود سفید نمیشود و همیشه همان زرد فابریک است ، جورابش را پرت نمیکند ،
تو آشپزخانه دراز نمیکشد ، خربزه را با عسل نمیخورد ، تخمه را با پوست
میخورد تا خانه کثیف نشود ، از سر شیشه یا پارچ با دهان آب نمیخورد ، زیر
پوش خود را داخل مایکرویو نمیگذارد ، با کفش روی فرش راه نمیرود ، خرید می
آید ، کوتاه می آید ، کوتاه میرود و ...
- هر چقدر بد و بیراه به فک و فامیلش نثار بفرمایید چیزی جز لبخند بر چهره ایشان نتوانی یافت .
- از شر موجودات موذی چون موش و سوسک و انواع حشرات در امانید زیرا ایشان شکارچی ماهری هستند .
غضنفر در یک سرقت مسلحانه آبسردکن بانک را به جای گاوصندوق دزدید!
موضوع انشا غضنفر:تا به حال احساس غیر قابل توصیفی داشته اید؟
آن را توصیف کنید؟
پسره: من تا ۲۵ سالم نشه ازدواج نمیکنم
دختره: منم تا ازدواج نکنم ۲۵ سالم نمیشه
لگدچیست؟ حرکتیست رزمی که غضنفر بصورت نشسته
و ناگهانی جهت اهلی کردن فرزند ناخلفش به کار میبرد.
مادر محترم : شصت پا وسیله ایست شخصی ، که اختیارش رو دارم .
لطفاْ هرگاه سعی در خوردن شصت پای شما نمودم ، گیر بدهید . ( یک نوزاد )
ندونم طالعم را کی نوشته
شدم از آتش عشقت برشته
فقط در قلب من جای تو باشد
کمی هم جای ناهید و فرشته
صفایی ندارد ارسطو شدن
خوشا پرکشیدن پرستو شدن
تو که پر نداری پرستو شوی
بشین درس بخون تا ارسطو شوی.
میگفت بعد از ازدواج میبرمت شمال ٬ بهم میگفت یه خونه بزرگ
تو الهیه میخره ٬ میگفت
ماه عسل میریم ایتالیا … اما نگفت اگه تو قرعه کشی بانک برنده بشه
اگه خواستی فراموشت کنم به سایت زیر مراجعه کن:
WWW.khabesho bebini.ir
یه ضرب المثل چینی هست که میگه:
怎樣(台語唔、喔乎你死乎你死去、喔乎你死乎你
عبرت گرفتی؟!!
مشترک گرامی!
برای بار چهارصدم ! یاد آوری می شود: بنزین سهمیه بندی شده ، نه اس ام اس
دلربایانه دگر بر سر ناز آمده ای / از دل ما چه به جا مانده که باز آمده ای ؟
.
.
.
تو بی من تنگدل، من بی تو دل تنگ / جدایی بین ما فرسنگ فرسنگ
فلک دوری به یاران می پذیرد / به خورشیدش بماند داغ این ننگ . . .
.
.
.
قاصد که ازو به من خبر هیچ نگفت
گفتم که: تو را یار مگر هیچ نگفت؟
گفتا که: چرا، بگفتم آن گفته بگو
آهی به لب آورد و دگر هیچ نگفت . . .
.
.
.
گر نخل وفا بر ندهد، چشم تری هست / تا ریشه در آب است، امید ثمری هست
آن دل که پریشان شود از ناله ی بلبل / در دامنش آویز که با وی خبری است . . .
.
.
.
از خرابی می گذشتم، منزلم آمد به یاد
دست و پا گم کرده ای دیدم دلم آمد به یاد . . .
.
.
.
دانستی اگر سوز شبانروز مرا / دامن نزدی آتش جانسوز مرا
از خنده دیروز حکایت چه کنی / بازآی و ببین گریه امروز مرا . . .
.
.
.
گریه کردم اشک بر داغ دلم مرحم نشد / ناله کردم ذره ای از دردهایم کم نشد
در گلستان بوی گل بسیار بوییدم ولی / از هزاران گل، گلی همچون وفا پیدا نشد . . .
.
.
.
ناصحا، بیهوده میگویی که دل بردار از او ، من به فرمان دلم، کی دل به فرمان من است ؟
.
.
.
گفتم دل و جان در سر کارت کردم / هر چیز که داشتم نثارت کردم
گفتا تو که باشی که بکنی یا نکنی؟ / آن من بودم که گرفتارت کردم
(عطار)
.
.
.
سالها شد که رخ زرد مرا دوست ندید / بس که خون جگر از دیده روان است مرا . . .
.
.
.
عشق من با خم ابروی تو امروزی نیست / دیرگاهی ست کزین جام هلالی مستم . . .
(حافظ)
.
.
.
حاصلم درد دل است از دل بی حاصل خویش / به که گویم من دلسوخته درد دل خویش . . .
.
.
.
دلی بستم به آن عهدی که بستی / تو آخر هر دو را با هم شکستی . . .
.
.
.
غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت / ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت . . .
.
.
.
دیدیم ز خوبان جفا پیشه بسی را / مثل تو جفا پیشه ندیدیم کسی را . . .
.
.
.
گرچه کردم ذوقها از آشناییهای او / انتقام از من کشید، آخر جداییهای او . . .
.
.
.
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست / آنچه البته بجایی نرسد، فریاد است . . .
.
.
.
هر که را دیدیم از مجنون و عشقش قصه گفت / کاش می گفتند در این ره، چه بر لیلا گذشت . . .
.
.
.
گفتم چشمم، گفت به راهش می دار
گفتم جگرم، گفت پر آهش می دار
گفتم که دلم، گفت چه داری در دل
گفتم غم تو، گفت نگاهش می دار . . .
.
.
.
از بس که شکسته، باز بستم توبه
فریاد همی کند ز دستم توبه
دیروز بتوبه ای شکستم ساغر
و امروز بساغری شکستم، توبه . . .
.
.
.
خال مشکین، لب نوشین، بر سیمین، خط سبز
آنچه اسباب نکوئیست مهیاست ترا
نازنینا به گل و سنبل و سرو و مه و مهر
ناز کن ناز که دست از همه بالاست تر . . .
.
.
.
یک شب خیال چشم تودیدیم به خواب
ز آن شب دگر، به چشم ندیدیم خواب را . . .
.
.
.
گفتمش: زیباترین لبخند چیست؟
گفت: لبخندی که عشق سربلند
وقت مردن بر لب مردان نشاند . . .
دلربایانه دگر بر سر ناز آمده ای / از دل ما چه به جا مانده که باز آمده ای ؟
.
.
.
تو بی من تنگدل، من بی تو دل تنگ / جدایی بین ما فرسنگ فرسنگ
فلک دوری به یاران می پذیرد / به خورشیدش بماند داغ این ننگ . . .
.
.
.
قاصد که ازو به من خبر هیچ نگفت
گفتم که: تو را یار مگر هیچ نگفت؟
گفتا که: چرا، بگفتم آن گفته بگو
آهی به لب آورد و دگر هیچ نگفت . . .
.
.
.
گر نخل وفا بر ندهد، چشم تری هست / تا ریشه در آب است، امید ثمری هست
آن دل که پریشان شود از ناله ی بلبل / در دامنش آویز که با وی خبری است . . .
.
.
.
از خرابی می گذشتم، منزلم آمد به یاد
دست و پا گم کرده ای دیدم دلم آمد به یاد . . .
.
.
.
دانستی اگر سوز شبانروز مرا / دامن نزدی آتش جانسوز مرا
از خنده دیروز حکایت چه کنی / بازآی و ببین گریه امروز مرا . . .
.
.
.
گریه کردم اشک بر داغ دلم مرحم نشد / ناله کردم ذره ای از دردهایم کم نشد
در گلستان بوی گل بسیار بوییدم ولی / از هزاران گل، گلی همچون وفا پیدا نشد . . .
.
.
.
ناصحا، بیهوده میگویی که دل بردار از او ، من به فرمان دلم، کی دل به فرمان من است ؟
.
.
.
گفتم دل و جان در سر کارت کردم / هر چیز که داشتم نثارت کردم
گفتا تو که باشی که بکنی یا نکنی؟ / آن من بودم که گرفتارت کردم
(عطار)
.
.
.
سالها شد که رخ زرد مرا دوست ندید / بس که خون جگر از دیده روان است مرا . . .
.
.
.
عشق من با خم ابروی تو امروزی نیست / دیرگاهی ست کزین جام هلالی مستم . . .
(حافظ)
.
.
.
حاصلم درد دل است از دل بی حاصل خویش / به که گویم من دلسوخته درد دل خویش . . .
.
.
.
دلی بستم به آن عهدی که بستی / تو آخر هر دو را با هم شکستی . . .
.
.
.
غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت / ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت . . .
.
.
.
دیدیم ز خوبان جفا پیشه بسی را / مثل تو جفا پیشه ندیدیم کسی را . . .
.
.
.
گرچه کردم ذوقها از آشناییهای او / انتقام از من کشید، آخر جداییهای او . . .
.
.
.
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست / آنچه البته بجایی نرسد، فریاد است . . .
.
.
.
هر که را دیدیم از مجنون و عشقش قصه گفت / کاش می گفتند در این ره، چه بر لیلا گذشت . . .
.
.
.
گفتم چشمم، گفت به راهش می دار
گفتم جگرم، گفت پر آهش می دار
گفتم که دلم، گفت چه داری در دل
گفتم غم تو، گفت نگاهش می دار . . .
.
.
.
از بس که شکسته، باز بستم توبه
فریاد همی کند ز دستم توبه
دیروز بتوبه ای شکستم ساغر
و امروز بساغری شکستم، توبه . . .
.
.
.
خال مشکین، لب نوشین، بر سیمین، خط سبز
آنچه اسباب نکوئیست مهیاست ترا
نازنینا به گل و سنبل و سرو و مه و مهر
ناز کن ناز که دست از همه بالاست تر . . .
.
.
.
یک شب خیال چشم تودیدیم به خواب
ز آن شب دگر، به چشم ندیدیم خواب را . . .
.
.
.
گفتمش: زیباترین لبخند چیست؟
گفت: لبخندی که عشق سربلند
وقت مردن بر لب مردان نشاند . . .