استاد جودو (داستان کوتاه و آموزنده )
پسر بچه نه ساله ای تصمیم گرفت جودو یاد بگیرد. او دست چپش را دریک حادثه از دست داده بود ولی جودو را خیلی دوست داشت به همین دلیل پدرش او را نزد استاد جودوی ژاپنی معروفی برد و از او خواست تا به پسرش تعلیم دهد.
پسر جوابش را نگرفت ولی باز به تمرینش
ادامه داد. چند ماه بعد استاد پسر را به اولین مسابقه برد. پسر در اولین مسابقه
برنده شد. پدر و مادرش که از پیروزی بسیار
شاد بودند، به شدت تشویقش می کردند.
پسر در دور دوم و سوم هم برنده شد تا به مرحله نهایی رسید. حریف او یک پسر قوی هیکل بود که همه را با یک ضربه شکست داده بود.
پسر می ترسید با او روبرو شود ولی استاد به او اطمینان داد که برنده خواهد شد.
مسابقه آغاز شد و حریف یک ضربه محکم به پسر زد. پسر به زمین افتاد و از درد به خود
پیچید. داور دستور قطع مسابقه را داد. ولی استاد مخالفت کرد و گفت: ”نه، مسابقه
باید ادامه یابد.”
پس از این دو حریف باز رو در روی هم قرار گرفتند و مبارزه آغاز شد، در یک لحظه
حریف اشتباهی کرد و پسر با قدرت او را به زمین کوبید و برنده شد!
پس از مسابقه پسر نزد استاد رفت و با تعجب پرسید: “استاد من چگونه حریف قدرتمندم را شکست دادم؟“
استاد با خونسردی گفت: “ضعف تو باعث پیروزیت شد! وقتی تو آن فن همیشگی را با قدرت
روی حریف انجام دادی تنها راه مقابله با تو این بود که دست چپ تو را بگیرد در حالی که تو دست چپ نداشتی"
یاد بگیر که در زندگی از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت خود استفاده کنی.